به نظر می رسد بعد از هفته ها موضع گیری های متفاوت و متناقض در خصوص تنظیم رابطه جمهوری اسلامی و مقامات ریز و درشت نظامی و سیاسی مسئول و غیر مسئول در رابطه با عملیات ۷ اکتبر حماس که به کلاف گوریده تبدیل شده، حالا با اظهار نظر صریح نزدیک ترین فرد به بالاترین مقام تصمیم گیرنده در عرصه سیاست خارجی، بتوان بر سر این کلاف گوریده به اجماع و اتفاق نظر جمعی رسید.

هر چند باز شدن این کلاف گوریده به مذاق برخی خوش نیاید، اما حقیقت این است که تبعات قابل پیش بینی آن در مقایسه با هزینه های ناگزیر ناشی از بلاتکلیفی روند موجود ارجح از ادامه مسیری است که عاقبت چندان خوشی نمی توان برای آن متصور شد. این اظهارات هر چند در صورت ظاهر قابل تامل و تأویل اما آنچنان ساده و صریح است که بتوان به فصل الخطاب تنظیم رابطه سیاست جمهوری اسلامی با جنگ موجود تعبیر کرد.

آنچه از این اظهارات که «ماجرای غزه داستان فلسطینی هاست و بس و به ما ارتباطی ندارد»، استنباط می شود به ساده ترین و حتی به تأویل بر یک گزاره که همانا عدم هر گونه مداخله در جنگ غزه که حالا به یک جنگ فرسایشی اما با فرجامی معلوم تبدیل شده، تاکید دارد. آنچه این برداشت را قوت و به یک استراتژی هر چند دیر، اما واقع بینانه تبدیل می کند، لحن و اشارات و به کار گرفتن کلماتی است که به سهولت و روشنی بر بی پایه و اساس بودن بسیاری اظهارنظرهای ناسنجیده و احساسی مقامات و مسئولین و کارگزاران نظام اشاره دارد.