آگاهی ازسیاست های پنهانی رسانه ها مستلزم داشتن سواد رسانه ای است، تابتوان با بهره گیری از این دانش و سواد برخوردی انتقادی، منطقی و آگاهانه با اطلاعات ابزارهای مختلف رسانه ای داشت و به آسانی تسلیم بمباران و نفوذ اطلاعاتی رسانه ها قرار نگرفت بلکه با تجزیه و تحلیل، تعبیر و تفسیر و پردازش اطلاعاتی، توانایی های خود را دراین زمینه بهبود بخشیده و به تعالی آگاهی در برخورد با رسانه ها دست یافت.دردنیای امروز سرعت فراگیری رسانه ها، قلمرو زندگی خصوصی انسانها را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.پوشش رسانه های جدید خصوصا شبکه های اجتماعی با سرعت فزاینده ای درحال رشد و توسعه است که این مقوله سبب شده تمام ابعاد زندگی بشر همچون مسایل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بی تاثیر از آن نباشد.با پیدایش شبکه های نوین و جهانی اطلاعات و ارتباطات و تاثیر پذیری همه ابعاد زندگی بشر ازاین انقلاب تکنولوژیک؛ جهان وارد جامعه جدیدی شده است.ظهور و بروز ابزار نوین ارتباطی همچون شبکه های نوین اجتماعی محدودیت های زمانی و مکانی سایر رسانه ها را ازمیان برداشته و به طور چشم گیری اطلاعات، سرگرمی، آگهی ها، تصاویر و مطالب مختلف با رویکردهای متفاوت را به صورت مداوم و ۲۴ ساعته در دسترس افراد جامعه قرار داده و توانسته با بهره گیری ازاین ظرفیت درشکل دهی و نفوذ به فرهنگ، ارزش ها، باور، اعتقادات و دیدگاههای مردم نقش مهمی ایفا کند.در عصر حاضر به منظور بقاء دراین شبکه اطلاعاتی که در سراسر زندگی انسان ریشه دوانیده، حفظ استقلال فکر و اندیشه، اجتناب از انفعال، بهره مندی از تفکر انتقادی و افزایش توانایی گزینش و انتخاب و رویارویی با این فرآیند پیچیده و فراگیر از طریق تکوین وتکامل سواد رسانه ای قابل حصول تلقی می شود.بر اساس آمار ۸۵ درصد مردم ایران کاربران شبکه های اجتماعی به عنوان یکی از ابزارهای نوین ارتباطی هستندو از طرفی نسل جوان امروز با توجه به شرایط خاص سنی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی جزو آسیب پذیرترین اقشار جامعه در برابر تهاجم رسانه ای محسوب می شوند و این مهم زمانی تشدید می شود که افراد استفاده کننده از این ابزارهای ارتباطی هیچگونه اطلاعاتی درزمینه استفاده درست ازاین وسایل را نداشته باشند، دراین راستا سواد رسانه ای به منظور برخوردی هدفمند با این ابزار مطرح می شود. ازاین روی به اعتقاد اکثر تحلیل گران و کارشناسان حوزه رسانه، برخورد هدفمند با رسانه ازجمله دلایل بالا رفتن سطح آگاهی درتمامی اقشار جامعه به عنوان مخاطبین رسانه می باشد.سواد رسانه ای یکی از مباحث جذاب در حوزه ارتباطات و به عنوان یک اندیشه کلیدی مطرح است که درنتیجه آن افراد خود را به رسانه اعلام می نمایند، تا معنای پیام هایی را که با آنها مواجه می شوند تعبیر و تفسیر کنند.افراد با داشتن سواد رسانه ای می توانند رسانه ها و تولیدات رسانه ای را ازیکدیگر تفکیک کرده و شناسایی نمایند؛ زیرا درحال حاضر قرار گرفتن افراد درانتهای مسیر رسانه ها به عنوان دریافت کنندگان پیام پایان یافته است و آنها باید در فرآیند ارتباط شرکای فعالی باشند.عصر جدید، عصری است که درآن به سمت مخاطب فعال و انتخابگر می رویم و برای آن که انسان بتواند در یک جامعه رسانه ای شده، عملکرد و ارتباطات اجتماعی سالم، مطلوب و مناسبی را با رسانه ها داشته باشد، باید بتواند اشکال مختلف رسانه ها را ازیکدیگر تشخیص دهد و بداند در ارتباط با رسانه ها سوالات اساسی و مفاهیم اصولی را چگونه مطرح کند تابه مخاطبین بی سواد، بی هویت، تک ساحت، ناتوان، مصرف کننده صرف و فاقد جسارت تبدیل نگردد، برای این امر لازم است با تفکر عمیق تری با پیام ها روبه رو شده و ببیند چه چیزهایی از طریق رسانه ها برتفکر و عملکرد وی تاثیر می گذارد. برای تغییر این عادت باید به سمت ارتقای سطح تعامل پویا با پیام رفته و خود را ازاعتیاد به رسانه ها نجات دهد بنابراین دراین رهگذر بهترین راه آگاه سازی، بالا بردن سطح سواد رسانه ای است؛ زیرا سواد رسانه ای به ماگوشزد می کند تا از اندیشه های سطحی ومحدود نگر فاصله بگیریم و به سمت اندیشه های عمقی و گسترده نگر حرکت کنیم. وبه راحتی افسار اندیشه مان را به دست رسانه نسپاریم.امروز مفهوم سواد رسانه ای دیگر خواندن، نوشتن و حساب کردن نیست به قول آلوین تافلر در قرن بیست و یکم، بی سوادان آنهایی نیستند که نمی توانند بخوانند یا بنویسند، بلکه کسانی هستند که نمی توانند یاد بگیرند و باز آموزی کنند.تحولات سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات در دهه اخیر، جهان را با یک بی سوادی، به تعبیر جدید و نیاز همه گیر به باز آموزی و یادگیری مواجه ساخته است، روشهای سنتی آموزش، دیگر پاسخگوی این حجم عظیم تقاضا برای آموزش نیست.امروز سواد رسانه ای اختصاص به یک قشر خاص مثل افراد تحصیل کرده ندارد و می تواندهمه افراد جامعه را از کودکان تاکهنسالان را دربر بگیرد به طوری که امروزه درکشورهایی مثل کانادا و ژاپن که سردمدار سواد رسانه ای هستند، موضوع سواد رسانه ای را جز عناوین درسی مدارس خود قرار داده اند، درحالی که متاسفانه درایران حتی اغلب دانشجویان رشته ارتباطات با این مقوله آشنایی چندانی ندارند، حال که خود باید راهنمای سایر افراد جامعه دراین زمینه باشند. باتوجه به اهمیت روز افزون سواد رسانه ای درجامعه وپیشرفت های قابل ملاحظه این زمینه در سطح جهان و توسعه روز افزون وسایل ارتباط جمعی در رسانه ها خصوصا شبکه های اجتماعی و سهولت دسترسی به آنها، به نظر می رسد که سواد رسانه ای حلقه مفقوده آموزش در نظام آموزشی ایران باشد و نهضت سوادآموزی الکترونیکی به جای سواد آموزی متعارف به عنوان یک راهکار برای گذر به جامعه اطلاعاتی مطرح می شود.طبیعی است که نظام آموزشی کشور که بخش ابتدایی و گسترده آن را سازمان آموزش و پرورش هرکشوری تشکیل می دهد، نخستین مکان اجرای آن بوده و دانش آموزان، نخستین کسانی هستند که می توانند از آن بهره کافی راببرند و جامعه در دور نمایی چند ساله می تواند از تاخر فرهنگی شیوه استفاده از ابزار های ارتباطی و آسیب های عدم آگاهی مخاطبان از نحوه استفاده و سو استفاده این ابزار در امان باشد.سعید دست افشان