این روزها تنور انتخابات رفته رفته داغ‌تر می‌شود و همه بازیکنانی که قصد ورود به تیم نمایندگان مجلس شورای اسلامی استان اردبیل را دارند. چه آنهایی که پیش از این خط خورده‌اند و چه آنهایی که فصل درخشانی را پشت سرگذاشته‌اند و چه بازیکنانی که جوان هستند و جویای نام، همه تلاش می‌کنند. موجی ایجاد کنند و سوار بر اسب مراد شده و به سوی بهارستان بتازند.

سالهاست بسیاری از این نامزدهای حاضر در عرصه انتخابات اردبیل را آزموده‌ایم. گاهی صحت این مطلب که آزموده را آزمودن خطاست برایمان روشن شده و گاهی مواقع هم به این نتیجه پی برده‌ایم که فرد جوهره بازی در تیم نمایندگان اردبیل را دارد. حرفهایشان را شنیده‌ایم و اقداماتشان را دیده‌ایم. هم آنهایی که اردوهای خوبی را پشت سر گذاشته و نتیجه گرفتند و راهی بهارستان شدند و هم آنهایی که به دلیل انتخاب نادرست کادر فنی از حضور در لیگ برتر نمایندگی جاماندند. از تماشای بازی این دوستان در میادین مختلف سرنخی از میزان تعهد، جنگندگی و تکنیک آنها بدست آورده‌ایم. تا امروز با مرور آن بتوانیم تصمیم درستی بگیریم. البته یادمان نرود در این میان هستند چهره‌های جوان و جویای نام که شاید اگر بتوانند اعتماد مردم را جلب کنند و در ترکیب تیم حاضر شوند برای تیم نمایندگان اردبیل مثمر‌ثمر شده و نتایج مطلوبی را بدست آورند.  تجربه به ما ثابت کرده که مردم به دنبال تیمی هستند که از حاشیه و حاشیه سازی به دور باشند. نه اینکه به خاطر درگیری و خصومت شخصی باهم بازی‌های خود منافع استان را نادیده بگیرند و زمانی که بازیکنی از تیم استان تا جایی رشد می‌کند که بازو بند کاپیتانی را بر دست کند این اختلافات سبب شود او را از عرش به فرش آورده و خط حمله تیم را تضعیف کنند. تجربه این سالها به ما گوشزد می‌کند که تیم نمایندگان اردبیل بازیکنی نمی‌خواهد که تکنیک و توان خود را در اختیار رقبا قرار دهد و گاهی مواقع با کم کاری حتی گل به خودی باشد و بقیه اعضای تیم به جای تمرکز بر بازی و چسبیدن به مارادوناهای مجلس حواسشان به غضنفرهای تیم خودی باشد.

گذشت این سالها به ما نشان می‌دهد که بر حذر باشیم از اربابان وعده که فصل نقل و انتقالات وعده‌های رنگین وسنگینی سر می‌دهند حال آنکه گاهی این وعده‌ها توخالی بوده و نه در چارچوب و حیطه وظایف آنهاست و نه از نظر عقل و منطق و قانون شدنی، ولی برخی بازیکنان با علم به خلا نیازی مردم حوزه انتخابیه خود با وعده وعیدهای سرخرمن سر مردم را شیره می‌مالند و بعد از حضور و تجربه مجلس تمام کم کاری‌ها را گردن هم تیمی‌های خود می‌اندازند و از جواب به انتظارات مردم طفره می‌روند. برای همین نباید به اربابان وعده اعتماد کنیم. تا از میدان بدر شوند و طرفداران منفعت طلبشان دربدر.

تجربه این سالها به ما یاد می‌دهد که به خودی‌هایی که گاهی نخودی می‌شوند و محض بدست آوردن دل مربی تیم دیگر حنجره‌اشان را جر می‌دهند و منافع شخصی و دار و دسته خود را بر منافع مردم ترجیح می‌دهند رای ندهیم. بازیکنانی که زمانی به جای تلاش برای منافع حوزه انتخابیه خود برای منافع دولتی بی خاصیت گریبان چاک می‌کردند و امروز که دست غیبی از آستین عدالت خارج شده و بریده رگ بی مسئولیتی‌اشان، خود را به کوچه علی چپ می‌زنند و با طرح رد صلاحیت خود تمارض به مظلوم نمایی می‌کنند.

جریان سیاسی این سالها نشان می‌دهد که به افرادی که چاقویی می‌شوند و دسته خود را می‌برند و منافع تیم را فدای اختلافات شخصی خود می‌کنند نباید رای داد. چرا که تاریخ ثابت کرده تیمی که حاشیه زیادی دارد از بازیهای خود نتایج مطلوبی بدست نمی‌آورد.

تجربه به ما گوشزد می‌کند به بازیکنانی که تک روی می‌کنند و پاس نمی‌دهند نباید اطمینان کنیم چرا که آنها به کار تیمی اعتقاد ندارند و گاهی مواقع با این تک روی فرصت‌های طلایی گل را از دست تیم می‌گیرند.