تفکر اسفنجی؛ عاملی بر لطمات اندیشه ای و اعتقادی در فضای مجازی

• امروز سربازان جبهه دفاع از اندیشههای دینی و انقلابی به عنوان پیروان راه شهدا کاربران آگاه و با دانش فضای مجازی هستند.
• ایجاد فرهنگ تفکر غربالی در جامعه راهکاری مناسب برای از بین بردن آسیبهای اجتماعی حاصل از فضای مجازی و پیام های رسانهای است.
انسان امروز یک انسان اجتماعی است که به سبب تحولات عصر خود با زندگی تازه و پیچیدهای مواجه هست. در این عصر بدون تردید انسان معاصر را تنها با آموزش نظری در مدارس نمیتوان به عنوان یک فرد کاملا آگاه وارد صحنه زندگی کرد.
توسعه خیره کننده وسایل ارتباط جمعی نوین مقولهای است که امروز فرهنگ و سبک زندگی انسانها را تحت تاثیر قرار داده و نیاز به آموزش گسترده نحوه برخورد با پیامهای رسانهای را گوشزد میکند.
در مطالعات و تحقیقات ارتباطات جمعی به منظور بررسی تاثیر توسعه وسایل ارتباط جمعی بر شئونات زندگی انسانها میتوان از دو مکتب مهم و متمایز؛ یکی بر پایه پیامهای ارتباطی، محتوای پیامهای ارتباطی و در مجموع یعنی جامعه شناسی ارتباطات طبق مکتب هارولد لاسول و دیگری بر مبنای وسایل ارتباط جمعی یعنی تحول انگیزی ارتباطات طبق نظر مارشال مک لوهان یادکرد.
در این رهگذر روش مطالعاتی نخست؛ یعنی مکتب هارولد لاسول که به طور کلی برمبنای عناصر ارتباطی شامل: پیام دهندهها، پیامهای ارتباطی، تولید کنندگان پیام و وسیله انتقال پیام، استفاده کنندگان از پیام و آثار اجتماعی پیام است بیشتر مد نظر قرار میگیرد. چرا که یکی از ابتلائات امروز جوامع بشری به واسطه توسعه شبکههای اجتماعی این مورد میباشد. که باید بیش از این محور توجه قرار گیرد به خصوص در کشور ما که متاسفانه در استفاده از وسایل ارتباط جمعی دچار تاخر فرهنگی هستیم و قبل از اینکه فرهنگ استفاده درست یک وسیله ارتباطی در جامعه آموزش داده شود خود وسیله ارتباطی در اختیار مخاطبان قرار میگیرد حال آنکه این استفاده بدونه آموزش و شناخت تبعات و آسیبهای جبران ناپذیر اجتماعی را به دنبال دارد.
با توجه به مباحث مطرح در این سبک تحقیقاتی عرصه علوم ارتباطات موضوعاتی همچون سواد رسانهای به خصوص تفکر اسفنجی و غربالی مورد توجه قرار میگیرد.
امروز مخاطبان شبکههای اجتماعی بر اساس این دو نوع تفکر به دو گروه منفعل و پویا طبقه بندی می شوند.
بدین مفهوم که مخاطبان با تفکر اسفنجی در برخورد با پیامهای رسانهای بدونه هیچگونه تفکری محتواهای موجود در آن را میپذیرند و ناخواسته آن تاثیر مخرب در اندیشه و تفکراشان به جا میماند، این یعنی برخورد منفعلانه. در مقابل افرادی هستند که دارای تفکر غربالی یا انتقادی هستند این افراد به راحتی تحت تاثیر پیامهای منتشرشده در شبکههای اجتماعی قرار نمیگیرند و در واقع محتوای پیامهای رسانهای را به چالش میکشند. این گروه مخاطبان پویا نامگذاری میشوند.
دراین میان بزرگترین مسایل و مشکلات متوجه افرادی است که دارای تفکر اسفنجی هستند و در برخورد با پیامهای رسانه منفعلانه عمل میکنند. اصطلاح عامیانه این تفکر را می توان افراد زود باور یا ساده لوح نامید که هرآنچه میبینند و میشنوند را باور میکنند.
متاسفانه این افراد و تفکر آنها نقطه ضعف فرهنگ و سبک زندگی در جامعه محسوب میشوند تا جایی که عدهای افراد به ظاهر شاخص از نوع کاذب همچون بلاگرها یا به اصطلاح شاخهای اینستاگرامی و یا افرادی شاخص و در عین حال ساده لوح و یا در واقع همان افراد شاخص با تفکر اسفنجی یا سلبریتیها خواسته و ناخواسته از این نقطه ضعف سو ء استفاده میکنند که ماحصل آن افزایش عمق تبعات و آسیبها و معضلات اجتماعی است چرا که اینگونه افراد نه تنها خود که قشر عظیمی از طرفداران خود را هم به واسطه جذب پیامهای سخیف و نادرست دچار اشتباه و کجروی میکنند. البته گاهی مواقع هم برخی از افراد شاخص دچار توهم روشنفکری و یا خواص بی خاصیت جامعه هم با بهرهگیری از این نقطه ضعف به صورت تعمدی گروهی را به بیراهه دعوت میکنند.
در این فضا نقش تشکلهای آموزشی حوزه رسانه، فرهنگ و هنر نهادهای فرهنگی، هنری و رسانه ای به خصوص سازمانهای اندیشه محوری همچون حوزه هنری که متولی تولید آثار هنری با مضامین دینی، اخلاقی و ارزشی است بیشتر به چشم میآید به خصوص اگر محور توجه و تولیدات خود را بر پایه آموزشهای کاربردی در حوزه هنر و رسانه ازجمله سواد رسانهای معطوف دارند میتوانند به اصلاح الگوی سبک زندگی در جامعه و رفع نقطه ضعفی تحت عنوان تفکر اسفنجی موثر واقع شوند. چراکه امروز حضوری آگاهانه در فضای مجازی به عنوان خط مقدم دفاع از ارزشهای دینی و انقلابی و از طرفی تولید محتواهای ارزشی در قالبهای آموزشی، تبلیغی و ترویجی در راستای آگاه سازی اذهان عمومی و ایجاد فرهنگ تفکر غربالی در جامعه میتواند راهکاری مناسب برای رفع آسیبهای اجتماعی حاصل از فضای مجازی و پیامهای رسانهای باشد.